داستان یک زندگی واقعی و براساس خاطرات خانم یسنا.الف نوشته شده است.
یسنا، شخصیت اصلی این داستان دختر نوجوانی است که یک زندگی مرفه و بدون قید و شرط دارد و با جدایی پدر و مادرش به دلیل اختلاف عقیده؛ چالش های جدیدی را پشت سر می گذارد و زندگی او نیز مسیر متفاوتی پیدا می کند.
داستان زندگی یه دختر امروزی، دختری که برای ظاهرش هزینهی زیادی میکرده و براش مهم بوده که هرکسی اونو میبینه چه فکری در موردش میکنه؛ دختری که دوست پسرهای زیادی داشته و با انواع اهنگ و رقص و خوشگذرونی حسابی دم خور بوده. پدرش هم مشکلی با اینجور بودنش نداشته و حمایتش هم میکرده. اما به مرور و با فکر کردن، کم کم راهش رو تغییر میده و زندگی متفاوتی برای خودش می سازه.
گرچه مستقیم گویی هم داشت اما برای نوجوان امروزی به نظرم میتونه خوندنش کمک کننده باشه.